کثرتگرایی زناشویی: ایمن سازی ازدواج برای عشق
نویسنده : اریک ام کِیو Eric M Cave
دکترای فلسفه
عشق و ازدواج، عشق و ازدواج، مثل اسب و کالسکه با هم میروند. –
ترانه ای از سامی کان و جیمی ون هیوزن، «عشق و ازدواج» (با اجرای فرانک سیناترا)
ازدواج به سبک غربی مدت زیادی است که وجود داشته است. مسلماً عشق رمانتیک محصول جدید تمدن غرب است و فرضیه مؤخرتر آنکه عشق رمانتیک و ازدواج به هم تعلق دارند. اما درهرحال، این ایده که ما باید برای پیوند عشق و ازدواج تلاش کنیم، جذابیتهای خود را دارد. زیرا ازدواج معمولاً مستلزم آن است که افراد زمان قابلتوجهی را صرف انجام کارها با یکدیگر کنند. و افرادی که یکدیگر را دوست دارند معمولاً مایلاند باهم کارها را انجام دهند. بنابراین، عشق میتواند آنچه را که بهطور بالقوه یک جنبه بسیار سخت از ازدواج است را به منفعت تبدیل کند. نگارنده پیگیری و توجه به پیوند عشق و ازدواج را ارزشمند میدانم. اما حتی اگر اینطور هم نباشد، دلیل دیگری وجود دارد که برای به هم پیوستن این دو به تلاش بپردازیم و آن این است که یکی از وجوه مؤکد و درست اصل استقلال فردی از ما میخواهد تا آنچه را که میتوانیم انجام دهیم تا دیگران را قادر کنیم بهطور مؤثرتر اهداف خود را دنبال کنند، حداقل تا زمانی که انجام این کار آسیب قابلتوجهی به خود ما یا دیگران وارد نکند. بسیاری از ما برای پیوند عشق و ازدواج یک پایان متصوریم و معمولاً پیگیری این هدف ضرر قابلتوجهی برای کسی ایجاد نمیکند. بنابراین، ملاحظات مربوط به استقلال فردی ما را ملزم میکند تا آنچه را که میتوانیم انجام دهیم تا به کسانی که مشتاق عشق و ازدواج بهصورت تؤامان هستند کمک کنیم تا بهطور مؤثر آرزوهای خود را دنبال کنند. هرچند ممکن است درگذشته در رابطه میان عشق و ازدواج مشکل داشته باشیم، احتمالاً بتوانیم در حال حاضر در این مقال کمکی بکنیم. مردم معمولاً سیاستمداران، صنعت سرگرمی، سیستم مالیاتی و نظم اجتماعی قیم مآبانه را ازجمله دلایل عدم موفقیت ما در پیوند عشق و ازدواج میدانند. شاید برخی از این اتهامات حقیقت داشته باشد. اما میخواهم پیشنهاد کنم که تصور ما از ازدواج در ایجاد مشکلاتمان در اینجا نقش بازی میکند. در ازدواج اعضای جامعه ما ازنظر قانونی خود را موظف به انجام برخی کارها و پرهیز از انجام کارهای دیگر میکنند. اما تعداد کمی از افراد ازدواج را تنها شامل تعهدات قانونی میدانند و درعینحال بسیاری بر این باورند که افراد متأهل تعهدی فراقانونی دارند که ازنظر جنسی به یکدیگر وفادار باشند. همچنین باور عمومی بر این است که افراد متأهل تعهدی فراقانونی برای سهیم شدن در وظایف خانگی مربوط به حفظ خانواده دارند، اگرچه این تعهد به آنها آزادی عمل قابلتوجهی در تقسیم این وظایف میدهد. و درنهایت، بسیاری بر این باورند که افراد متأهل تعهدی فراقانونی دارند که در مواقع ضروری از یکدیگر حمایت کنند، چه ازنظر اقتصادی و چه در غیر آن، مگر اینکه ترتیبات جایگزینی اندیشیده باشند. در غیاب دلایل منطقی قانعکننده برای رد این باورها، من آن را در نظر خواهم داشت که ازدواج مجموعهای از تعهدات غیرقانونی را بر کسانی که ازدواج میکنند تحمیل میکند. نام این مجموعه از تعهدات پیوند ازدواج یا مریج باند است.
در اینجا من تصوری از پیوند زناشویی که در بین ما برجسته است، یعنی مفهوم عقد ترسیم میکنم. من استدلال میکنم که بر اساس این فرضیه ، پیوند زناشویی با عشق رمانتیک در میان حداقل برخی از ما، که من آنها را غیرقابلتحمل میدانم، ناسازگار است. با تکیه بر نظریهای که اخیراً در مورد تعهد عقلانی توسعهیافته است، فرضیهای از پیوند زناشویی را بیان میکنم که بیشتر با عشق رمانتیک در میان چنین افرادی سازگار است، سپس از این فرضیه در مقابل تعدادی نقد مخالف دفاع میکنم. من با در نظر گرفتن نتایج این بحثها چگونگی پیوند ازدواج در جامعهای که ازنظر روانشناختی تا این میزان متنوع است را توضیح میدهم، چه جامعهای شامل افراد با قرار داد زناشویی مشخص و چه غیر از آن…
برای دریافت متن کامل مقاله به آدرس paper@foujaninstitute.com ایمیل ارسال نمایید.